پایگاه کاشف: وبلاگ تخصصی امنیت سیستان و بلوچستان

پیام های کوتاه

خلاصه کتاب امنیت عمومی و تهدیدهای تروریستی

سه شنبه, ۱۹ بهمن ۱۴۰۰، ۱۱:۵۸ ب.ظ

خلاصه کتاب امنیت عمومی و تهدیدهای تروریستی نوشته محمدقنبری و همکاران انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی

 

معنای لغوی امنیت:

باری بوزان تعریف لغوی امنیت را شامل حفاظت در برابر خطر (امنیت عینی) احساس ایمنی (امنیت ذهنی) و رهایی از تردید (اعتمادبه دریافتهای شخصی) می داندد.

در رویکرد سلبی امنیت را به فقدان تعرض، تهدید و خطر نسبت به حقوق و آزادیهای شهروندان تعریف کرده اند.

موضوع امنیت از بعد حفظ حقوق و آزادیهای مشروع شهروندان پرداخته شده و سایر مولفه  ها نظیر ترس از مرگ، فقر و سایر موارد که می تواند مخل آرامش باشد در محدوده آزادیها و حقوق قرار نمی گیرد.

ولفرز امنیت  را به معنای عینی فقدان تهدید نسبت به ارزشهای کسب شده معنا می نماید.

یعنی انسان با توجه به ارزشهای موجود در زندگی خود و امکان تهدید یا تامین آنها نسبت به پدیده ها موضع مشخص می گیرند.

دو گفتمان متفاوت حوزه امنیت پژوهی

گفتمان سلبی: امنیت وضعیتی است که در آن خطری نسبت به منافع بازیگر از سوی سایر بازیگران وجود نداشته باشد و در صورت وجود توان مقابله و مدیریت آن در وجود بازیگر موجود باشد.

گفتمان ایجابی:وضعیتی گفته می شود که در آن میان خواسته ها و داشته ها در چارچوب ضریب ایدئولوژیک رابطه ای متعادل وجود داشته باشد بهطوری ایجاد رضایت نماید.

مشترکات تعاریف متعدد امنیت:

  1. نسبی بودن امنیت
  2. تنوع و گستردگی حیطه امنیت
  3. ذهنی و عینی بودن مفهوم امنیت
  4. متغیر بودن امنیت در جوامع مختلف
  5. تجزیه ناپذیر بودن

سطوح امنیت:

باری بوزان مفهوم امنیت را از حیث مراجع، قلمرو و ابعاد مفهومی تقسیم بندی نموده است.

از لحاظ مرجع  امنیت (امنیت برای چه کس یا چه چیزی؟): امنیت به 5دسته امنیت ملی (امنیت برای دولت و حکومت)، امنیت سیاسی، امنیت جهانی، امنیت اجتماعی و امنیت فردی تقسیم می شود.

از لحاظ ساختار و زمینه های ظهور امنیت، امنیت در یک دسته بندی به امنیت داخلی و خارجی تقسیم می شود.

از دیدگاهی دیگر امنیت به امنیت ملی، امنیت منطقه ای و امنیت بین الملل و از لحاظ مفهومی به6دسته امنیت فرهنگی، امنیت اجتماعی، امنیت سیاسی، امنیت نظامی، امنیت اقتصادی و امنیت زیست محیطی تقسیم می شود.

امنیت عمومی:

وضعیتی است که در آن مناسبات اجتماعی افراد، نهادهای مدنی و بوروکراسی دولتی از ظهور و توسعه ونهادینه شدن فسادهای مختلف صیانت می شود و در نتیجه ضریب ناامنی افراد از ناحیه عملکرد سایر بازیگران اجتماعی کاهش می یابد. امنیت عمومی ناظر بر امنیت شهروندان در شبکه تعاملات فردف دولت و جامعه و با ماموریتهای سازمان پلیس در ارتباط مستقیم است.

ابعاد امنیت

امنیت نظامی: بر اثرات متقابل تواناییهای تهاجمی و دفعی مسلحانه دولتها و نیز برداشت آنها از مقاصد یکدیگر مربوط است.

امنیت سیاسی: ناظر بر ثبات سازمانی دولتها، دستگاههای حکومتی و ایدئولوژیهایی است که به آنها مشروعیت می بخشد.

امنیت اجتماعی: افتخاری معتقد است امنیت اجتماعی بر مجموعه سیاستها و راهکارهایی دلال دارد که هدف از آنها ایجاد اطمینانخاطر در زندگی جمعی افراد است.

امنیت اقتصادی: در سطح فردی منظور از امنیت اقتصادی ، میزان دسترسی انسان به ضروریات زیستی (غذا، آب، مسکن و آموزش) مربوط است

در سطح بالاتر امنیت اقتصادی با دامنه وسیعی از بحثهای سیاسی درباره اشتغال، توزیع درآمد و رفاه مربوط است.

 احساس امنیت:

نوعی ذهنیت و جهت گیری روانی مثبت (رضایت بخش، قانع کننده و آرامش بخش) شهروندان نسبت به عدم تاثیرگذاری عینی و بروز رویدادها و وقایع ضدامنیتی در شرایط فعلی و اتی در حوزه  های اجتماعی، ثبات سیاسی، انسجام هویتی، یکپارچگی و امنیت سرزمینی

احساس امنیت وضع خوشایندی در افراد ایجاد کرده که فرد داراای آرامش جسمی و روحی می شود.

 

 

افراد ناامن نامتعادل اند. احساس ناامنی حالت تنش، برانگیختگی و عدم تعادل درا نسانها ایجاد می کند.

علاوه بر بعد ذهنی در احساس ناامنی، بعد عینی نیز منجر به به تقویت احساس امنیتی یا احساس ناامنی خواهد شد.

پیوستار احساس امنیت:

1.احساس امنیت کامل

2. احساس امنیت قابل قبول

3. نارضایتی امنیتی: حالتی که اعضای جامعه از میزان وقوع جرم و پدیده های ناامنی ساز ناخشنودند و سطح آن را غیرقابل قبول می دانند.

4. نگرانی امنیتی : حالتی که اعضای یک گروه یا جامعه نسبت به وقوع جرائم و ناامنی های خاصی دغدغه داشته و آنرا نوعی تهدید هر چندغیرمستقیم و دور تلقی می کنند.

5. ترس امنیتی: حالتی که شهروندان وقوع جرم یا پدیده ناامنی را خاصی را در مورد خود یا نزدیکانشان محتمل می دانند.

6.احساس وحشت از ناامنی: حالتی که شهروندان به دلیل شدت خطر، احتمال بالای وقوع و آسیب پذیری خود، ترس شدیدی نسبت به ناامنی احساس کرده و عملاً دچار اختلالات روان شناختی و اجتماعی بشوند.

تهدید:

عبارتست از هرگونه نیت و قصد و اقدامی که توسط دشمنان داخلی و خارجی به منظور برهم زدن ثبات سیاسی و امنیتی کشور صورت پذیرد.(افتخاری)

ولرنز تهدیدات را عبارت از هر چیزی که بتواند ثبات و امنیت را در یک کشور به خطر بیندازد دانسته و معتقد است تهدیدات، منافع را هدف قرار می دهند.

تقسیم بندی تهدید:

تهدیدات نرم: نوعی تلاش برنامه ریزی شده برای بهره گیری از ابزارها و روشهای تبلیغی رسانه ای، سیاسی و روان شناختی برای تاثیر نهادن بر حکومتها و مردم کشورهای خارجی به منظور تغییر نگرشها، ارزشها و رفتارهای آنان

تهدیدات نیمه سخت: عملیات خشن و مسلحانه ای هستند که توسط سازمانهای تروریستی با اقدامات تروریستی، چریکی و خرابکاری علیه تاسیسات اماکن شخصیتها و گروههای جمعیت مخالف صورت می پذیرد.

تهدیدات سخت:

تهدیداتی که از راه جنگ، حملات نظامی به صورت موشکی، هوایی، توپخانه، اشغال یا محاصره زمینی، جنگ الکترونیک و حمله به ارتباطات الکترونیکی- مخابراتی، حمله به ارتباطات الکترونیکی مخابراتی، حمله به دستگاههای حیاتی، حساس، زیرساختها، شبکه راهها و شریانهای ارتباطی قابلیت اجرا پیدا می کنند.

تروریسم

آلکس اشمید عناصر مشترک و اصلی در تعاریف ارائه شده از تروریسم را اینگونه برشمرده است:

اعمال خشونت و زور

تعقیب اهداف سیاسی

ایجاد وحشت و ترس

تهدید و واکنشهای پیش دستانه

آماج خشونت و سازمان یافتگی خشونت

ویلکینسون تروریسم را دارای 5ویژگی می داند:

  1. هدف و جهت ترور گسترده تر از قربانیان فوری خشونت هست و مخاطبان و اهداف وسیعتری دنبال می کند.
  2. عملیات تروریستی به طور ذاتی حمله به اهداف نمادین و تصادفی از جمله اشخاص را در بر می گیرد.
  3. اعمال خشونت آمیز و غیرعادی که در جامعه ظاهر می گردد و سبب نقض هنجارهای جامعه شده و باعث هتک حرمت نسبت به جامعه می گردد.
  4. تروریسم اغلب سعی در تاثیربخشی بر سیاستهای دولتها دارد.
  5. جهت عمده تروریزم ایجاد جو شدیدترس و وحشت است.

 

از نظر بوزان تهدیداتی که امنیت اجتماعی را به خطر می اندازد زمانی روی می دهند که هویت گروه یا جامعه در خطر افتد.

به عقیده بوزان، این عوامل ممکن است مشتمل بر موارد ذیل باشد:

ممنوعیت بکارگیری زبان،نام و لباس

بستن مکانهای آموزشی و دینی یا تبعید و کشتار اعضای آن گروه خاص

ویور گروههای ملی قومی مذهبی را تنها مخاطبان امنیت اجتماعی دانسته، چرا که آنان گروههای بزرگی هستند که بخشی از قلمرو و سرزمین متعلق به یک دولت-ملت را اشغال کرده اند؛ امنیت جوامع قومی- مذهبی از منظر هویتی موضوع امنیت اجتماعی است. در حالیکه امنیت ملی تهدیدکننده های اقتدار دولت را در نظر می گیرد.

4نوع تهدید امنیت اجتماعی:

رقابت افقی ناشی از نفوذ فرهنگی

رقابت عمودی

مهاجرت

کاهش جمعیت                       

از طرفی دیگر مولر در پاسخ به امنیت برای چه کسی، سه نوع امنیت را برمی شمارد.

امنیت ملی مرجع امنیت دولت است. تهدیداتی که حاکمیت، قلمرو سرزمینی آن را با خطر مواجه می سازد تهدید امنیتی است. در امنیت انسانی مرجع امنیت فرد است. در امنیت اجتماعی مرجع آن گروههای اجتماعی و هویت آنهاست.

از نظر دورکیم دین عامل احساس امنیت است و 4 کارکرد به عنوا نیروهای اجتماعی از دین به وجود می آید: انضباط بخش، انسجام بخش، حیات بخش و سعادت بخش.

 

اهداف سازمانهای تروریستی:

هدف آن عبارتست از کاربرد تهدید برای مجبور ساختن دولت موردنظر به منظور تغییر سیاستگذاری در آن دولت که خود موجب می شود که دولتهای دموکراتیک نیروهای خود را از سرزمینی که تروریستها آن را سرزمین مادری خود می دانند عقب بکشند.

برهم زدن نظم و امنیت عمومی، به خطر انداختن جان و سلامتی شهروندان، وحشت پراکنی بین مردم و تاثیرگذاری بر تصمیمات دولتها و سازمانهای بین المللی و رسیدن به مقاصد سیاسی از اهداف عمده تروریستها معرفی شده است.

راهبردهای سازمانهای تروریستی:

  1. فرسایش:

تروریستها در پی ترغیب دشمن هستند که استمرار یک سیاست یا استراتژی یا تاکتیک خاص در مقابله با آنان سبب هزینه گزاف برای حکومت خواهد شد.

  1. ارعاب

در بین یک جمعیت رعب و وحشت راه  انداخته تا مردم را وادار به تمکین از نظرات خود نمایند.

  1. تحریک

تلاش برای اینکه دولت پاسخ تروریستها را به صورت همه جانبه و یکسان بدهد که در نتیجه مردم به تروریستها بپیوندند.

  1. ایذایی:

تاکتیک ایذایی برای متقاعد سازی دولت به اینکه جناح محافظه تروریستها ضعیف و غیرقابل اعتنا هستند و به طور غیرمستقیم به سوی صلح مستقر پیش روند.

  1. بالاترین پیشنهاد:در این راهبرد تروریستها سعی می کنند با بکارگیری خشونت مردم را متقاعد کنند که دارای راه حلهای بزرگتر و اساسی ترند لذا حمایت از آنها به نفعشان است.
  2. وحشت پراکنی

بیشترین استفاده را سازمانهای تروریستی از این راهبرد می برندد.

تهدیدات تروریستی:

تهدیدات فضای حقیقی شامل تهدیدات فیزیکی و تهدیدات غیرفیزیکی

تهدیدات فیزیکی شامل موارد ذیل است:

1.تجزیه طلبی: در عالم سیاست خودمختاری یک مرحله قبل از استقلال کامل است و وضعیتی می باشد که افراد یک قوم یا یک ملت قادر به اداره امور خویش هستندن.

2.بمب گذاری:

بمب گذاری در اماکن عمومی و بمب گذاری در زیرساختهای حیاتی و حساس نظیر فرودگاهها خطوط انتقال نفت و گاز، پالایشگاهها و...

3. آدم ربایی: هدف از آدم ربایی که توسط گروهک ریگی انجام می شد رفع نیازهای مالی و جلب توجه سایر گروههای معاند کشورهای غربی بود.

4. هواپیما ربایی

5. گروگان گیری

6. حملات انتحاری

در ورای عملیات انتحاری، یکسری اهداف،ایدئولوژی و استراتژیهایی از قبیل خشونت و توسل به زور، ایجاد فشار، رعب و هراس، اقدام غافلگیرکننده، مخفیانه و ظالمانه، رسیدن به اهداف غیرمشروع، علم به کشته شدن و تحقق این موضوع در جهان خارج نهفته است

تروریستها به خصوص تروریست سیاسی ایجاد ترس و وحشت در قربانیان مستقیم این جرم یا در بسیاری موارد به طور غیرمستقیم در افراد دیگر هدف اصلی است.

واکنشهای روانی و احساسی که نسبت به اقدامات تروریستی صورت می گیرد ناخودآگاه با اهداف تروریستها منطق هستند. اقدامات وحشیانه ای که تحت عنوان اقدامات تروریستی صورت می گیرد همراه با انتشار اخبار آن، ترس و اضطراب را در میان مردم ایجاد خواهد کرد.

تروریستها از ترس و نارضایتی مردم از ناامنی به وجودآمد ه در راستای ایصال به خواسته های خود استفاده می کنند.

پیامد این ترس زایل کردن حاکمیت و اقتدار دولت است.

تروریسم بیشتر یک جنگ روانی است تا فیزیکی

در فرایند این نبرد روانی، مرتکب در پی ایجاد یک وضعیت و جو اضطراب به صورت منطقی است تا از این طریق چنین احساسی را به عموم تزریق کند که خطر همیشه در کمین است.

تهدیدات فضای مجازی

از جمله اقدامات تروریستها در فضای سایبر شامل حملات تروریستی، جمع آوری کمکهای مالی، آموزش، جذب نیرو، ارتباطات مخفی، داده کاوی، تبلیغات و ترویج بنیادگرایی می شود.آلوده سازی سیستم های رایانه هدف، مثل اکستاکس نت،

تبلیغات کمک شایانی به گروهکهای تروریستی در راستای رسیدن به خواسته های خود می نماید.

محیط شناسی تهدیدات جمهوری اسلامی

تهدیدات و اقدامات تروریستی در کشور ریشه در جریانهای سیاسی، مذهبی و قومی دارد.

شش جریان فعال در ایران که زمینه های تهدیدات و انجام اقدامات گروهکهای تروریستی داخلی به شمار می روند.

این جریانها با توجه به عنصر ایدئولوژی و ا عتقادات عبارتند از:

جریان مذهبی

جریان سلطنت طلب شامل حزب وطن، حزب اراده ملی، حزب ملیون، کانون مترقی، حزب ایران نوین، حزب دموکرات ایران، حزب رستاخیز ملت ایران

 

جریان مارکسیستی شامل فداییان خلق ایران، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، حزب دموکر ات کردستان ایران، کومله و پژاک

جریان ملی گرای لیبرال:

جریان ترکیبی یا التقاطی : نهضت آزادی ایران، سازمان مجاهدین خلق، گروه فرقان

جریان روشنفکری

شاخصهای قومیتی تاثیرگذار بر امنیت:

  1. مشروعیت نظام در نزد اقوام گوناگون
  2. میزان پیوند تاریخی مشترک اقوام با همسایگان یا قدرتهای خارجی دیگر
  3. میزان انسجام درونی یک قوم
  4. چگونگی توزیع و ترکیب جمعیتی اقوام
  5. موقعیت جغرافیایی و پراکندگی یک قوم

جنبشهای قومی به دنبال بحرانهای بزرگ سیاسی و اقتصادی یک ملت صورت می گیرند و ممکن است  به یکی از 4شکل باشند:

نهضتهای خودمختاری،

نهضتهای جدایی طلب

طغیانهای محلی

سیاستهای انتخاباتی قومی

یکی از رایج ترین و متعارف ترین تبیین ها برای وجود شکافهای قومی، توزیع نابرابر منابع ملی و بی توجهی دولتهای مرکزی به نیازهای معیشتی و توسعه ای مناطق سکونت گروههای قومی است.

بنا به این رویکرد اقتصادی، اصلی ترین علت نارضایتی قومی و بروز تنش در مناطق قومیت نشین، انطباق یافتن مرزهای محرومیت منطقه ای با مرزهای قومی است.

تبیین متعارف دیگری که درباره علل بروز تنشهای قومی مطرح است از دیدیدگاه سیاسی و جامعه شناختی نخبگان قومی و سازمانهای سیاسی قویمت گرا را عامل اصلی رشد گرایشهای قومی می داند.

جریانهای مذهبی

موسسه تحقیقات و دفاع نروژ در گزارشی با عنوان مخالفت اسلام گرا در جمهوری اسلامی، گروهک جندالله (جیش العدل امروزی) و گسترش دیوبندی افراطی در ایران را ناشی از تنشهای خشونت آمیز تحت تاثیر مکتب دیوبندی و ظهور ناسیونالیسم بلوچ می داند.

سیستان و بلوچستان به طور کلی سرزمینی خشک، خشن و کم حاصل است که میزان بارش آن اندک و تنها منابع آب آن قناتهاست. (در خصوص این ادعای مولف صحبت بسیار است و رد می شود.) در نتیجه این شرایط طبیعی میزان پراکندگی جمعیت منطقه بالاست و مردم در فاصله های طولانی میان مناطق مسکونی به صورت گروههای کوچک چادرنشین در حرکتند.

(در این  خصوص  نیز ادعای نویسنده کاملاً رد می شود.)

مولویها با توجه به اندوخته های علمی در کشوری که تحصیل کرده اند (پاکستان) و نیز علمای مدعو پاکستانی جهت آموزش علوم دینی در بلوچستان ایران، بستر نفوذ آن افکار و آموزه ها را در شرق کشور فراهم می کنند.

بهره گیری آنان از واژگان و اصطلاحات دینی و توجیه اقدامات خود با عنوان جهاد علیه جمهوی اسلامی و سیمایی شبیه نیروهای طالبان و جهادی افغان و صحنه آرایی شبیه به القاعده هیچ شکی در خصوص تاثیر آموزه های برون مرزی نمی گذارد.

در واقع حملات انتحاری تروریستی  جدید در جنوب شرق کشور نشاندهنده تغییر خشونتهای بی هدف اشرار و قاچاقچیان به اهداف مذهبی و اعتقادی تروریستهاست که از سوی مدار س دینی پاکستان و عربستان تغذیه می شوند.

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی