پایگاه کاشف: وبلاگ تخصصی امنیت سیستان و بلوچستان

پیام های کوتاه


به نام خدا

هزینه استفاده از خلاصه: تقدیم یک صلوات به بهترین سیاستگذار امنیتی عالم امکان،ابن فاطمۀ شهیده مولا امام زمان جهتعجل ا... تعالی فرجه الشریف تعجیل در فرج ایشان

این کتاب نوشته داود غرایاق زندی می باشد.

فصل اول:مولفه های سیاستگذاری امنیت ملی؛بستر،ساختار،فرایند و کارگزار

 

وقتی از سیاستگذاری بحث می گردد معمولا فرایند را مدّنظر قرار می دهیم فارغ از اینکه بدانیم این فرایند در کدام بستر طرح گردیده است و چه ساختاری حاکم بر کشور است و اینکه چه افرادی باید این سیاستگذاری را اجراکنند.مدل چهار مولفه، قابل تعمیم به حوزه های دیگر غیر از امنیت ملّی می باشد.

تعریف مفاهیم:

سیاستگذاری عمومی؛پیشینه ،اهمیت و تعریف

پیشینه و اهمیت:سیاستگذاری عمومی عمدتاٌ در رهیافت نهادگرایی قرار می گیرد.این رهیافت معتقد است نهادها ساختارها و قواعد  نحوه،نوع و کیفیت رفتار انسانها را تجویز می کنند.

در علوم سیاسی،علم سیاست را یا قدرت یا حکومت تعریف می کنند .نهادگرایان علم سیاست را حکومت تعریف می کنند.

سیاستگذاری عمومی علاوه بر قواعد ساختار وفرایند های خط مشی گذاری فراتر رفته و به بستر ،نوع تلقی افراد تصمیم گیرنده و...می پردازد.

تامین کنندگان علمی سیاستگذاری عمومی:

علوم سیاسی:بحث حوزه های علم سیاست یعنی ساختارهای سیاسی در جامعه از جمله حکومت

جامعه شناسی سیاسی:کنش و واکنش احزاب جامعه مدنی و گروهها

به افراد تصمیم گیرنده از نظر رهیافت عقلایی تصمیم گیری نظر دارد.

بحث اجرا"اداره امور عمومی" و ارزیابی سیاست ها

سیاستگذاری علم در عمل است.

    سیاستگذاری به علت اینکه در یک بستری(شامل فرهنگ،افکار عمومی،رقابت گروههای فشار و احزاب سیاسی،پارلمان،مطبوعات و...) شکل می گیرد باعث می شود سیاستگذاری کاملا عقلایی نباشد و متاثر از سود و قدرت در جامعه است.

 

تعریف سیاستگذاری عمومی:

جیمز اندرسون آنرا تلاش هدفمند بازیگر یا بازیگرانی در یک موضوع می داند.لاری لین آنرا مجموعه خاصی از اعمال حکومت می داند که با طراحی یا به روش های دیگر  به یک سری از نتایج بر میخورند.

در یک جمع بندی:

1-سیاستگذاری عمومی به ارزیابی سیاست های رایج می پردازد.

2-سیاستگذاری عمومی رفتاری قصدی و هدف محور است نه اتفاقی وشانسی.

3-سیاستگذاری مجموعه اقدامات ماموران حکومتی است نه یکسری تصمیمات انتزاعی

4-سیاستگذاری شامل آن چیزی است که انجام می شود نه انچه قرار است انجام پذیرد.تفاوت بین سیاست های اعمالی و اعلامی.

5-مبتنی بر قانون باید باشد.

6-معمولا با سیاست سیاستگذاری عمومی مشخص می شوند.

 

مفهوم امنیت ملّی: 

از نظر لغوی یعنی:

حفاظت در برابر خطر(امنیت عینی)

احساس ایمنی(امنیت ذهنی)

رهایی از تردید(اعتماد به دریافت های شخصی)

ویژگی های امنیت در قالب یک کشور:

1-امنیت عینی و ذهنی است.هم وجود امنیت هم احساس امنیت مدنظر است.البته وجوه ذهنی باید مصادیق بیرونی داشته باشد تا انتزاعی قلمداد نگردد.

در عین حال نخبگان یک کشور از سه جهت :میزان اعتباری که برای نیروهای تهدیدکننده قایل هستند،میزان اعتباری که می توانند با عامل تهدید زا برقرار کنند و نیز میزان توانایی اولویت و مرکزیت ارزشها و منافع مورد تهدید می تواند وجوه عینی و ذهنی موضوع را در نظر بگیرد.

2-امنیت ملّی دارای وجوهی از سلب و ایجاب است.نبود تهدید وجهی سلبی تعریف از امنیت است.نداشتن تهدیدات بالقوه،کاهش اسیب پذیری بالقوه و بالفعل نیز از وجوه ایجابی امنیت می باشد.

3-امنیت ملّی دارای وجوهی از سخت افزاری و نرم افزاری است.

سخت افزاری :اقتصاد برتر،وسعت سرزمینی مناسب،تعداد نیروها،افزار و ادوات جنگی،توان مقابله با تهدیدات

نرم افزاری:داشتن اعتماد به نفس ملّی،روحیه ملی،نیروی انسانی مناسب و کارامد،فرهنگ و بستر فرهنگی واجتماعی،هویت یکپارچه،خلاقیت و نوآوری

 

این دو وجه بسته به هر کشور از لحاظ اولویت متفاوت می باشد.

4-امنیت ملی دارای وجوه داخلی و خارجی است.نوع تهدید و شیوه مقابله با ان در هرکدام از این وجوه متفاوت است.وجه داخلی امنیت قاعدتا بعد اخلاقی و نرم افزاری قوی تری دارد.امّادر یعد خارجی منفعت ملی و جنبه فایده گرایانه یا حتی سخت افزاری مورد تاکید است.البته تفکیک بین خارجی و داخلی امروزه مشکل است.هرچه کشوری مشکلات امنیتی کمتری داشته باشد بهتر در خارج ظاهر می شود

5-امنیت ملی دارای وجوه آسیب تهدید است.فرق آسیب با تهدید این است که اگر با اسیب  به درستی برخورد نگردد امکان دارد که به  تهدید تبدیل گردد.تشابه آسیب با مسئله و تهدید بامعضل.

6-امنیت ملی دارای وجوه تهدید فرصت می باشد.امری ممکن است موقعی تهدید و در موقع دیگر فرصت باشد.در عرصه بیرونی تمایز بین تهدید و فرصت ممکن نیست.

7-امنیت ملی دارای وجوه مطلق بودن/نسبی بودن است.هیچ وقت نمی توان گفت کاملا فلان منطقه امن است.بلکه یک موقع امن و موقع بعد ممکن است ناامن باشد.

چرا امنیت ملی کشورها متفاوت است؟علت ان اینست که امنیت ملی دارای دووجه می باشد:وجه سخت افزاری-وجه نرم افزاری

وجه سخت افزاری امنیت:شامل مباحث فیزیکی مثل جغرافیا،منابع طبیعی و جمعیت می باشد

وجه نرم افزاری:شامل ایدئولوژی،محیط تاریخی و محیط مجازی(ایده آل های بازیگران)می شود.

چهار مولفه سیاستگذاری عبارتند از :بستر،فرایند،ساختار و کارگزار

مولفه اول سیاستگذاری امنیت ملّی:بستر،زمینه،بافتار

عوامل موثر در بستر سیاستگذاری عبارتند از:

زمینه تاریخی

فرهنگ سیاسی

منابع انسانی

وضعیت جغرافیایی

نظام اجتماعی

افکار عمومی

نظام اقتصادی

ایدئولوژی سیاسی

 

الف- زمینه تاریخی:هر تغییر و تحول نیازمند ارزیابی فرایندهای گذشته است که امکان بررسی وضعیت کنونی و مسیرهای پیش رو را فراهم می کند.

مثلا برای بررسی مسائل اقوام در کشور باید به دوره رضاخان نیز سری زد.چراکه بسیاری از باورهای ناصواب بین اقوام وحکومت به دوره رضاخان بازمیگردد.

ب- فرهنگ سیاسی:عبارتست از ارزشها/عقاید مشترک که مرتبط با ماهیت و کارکرد قدرت سیاسی و اهدافی که در جهت ان به کارگرفته می شود.

مثلا فرهنگ روسها برپایه عدم امنیت می باشد.

ایرانی ها نیز همواره حس ناامنی را داشته اندکه در ساختارهای سیاسی،اقتصادی و فرهنگی منعکس شده است.

فرهنگ سیاسی تحت تاثیر روحیه تاریخی،روحیه خصوصیت و منش ملی شکل می گیرد

 

کمیت و کیفیت منابع انسانی:

کمیت یعنی تعداد جمعیت کشور

کیفیت یعنی درصد افراد باسواد آن

 

شرایط و موقعیت جغرافیایی:

نوع مرزهای کشور از حیث سیاسی و طبیعی،نوع و تعداد همسایگان،آب و هوای کشور،موقعیت سوق الجیشی  اینها دخیل در سیاستگذاری می باشد.

نکته:آب و هوا بر روحیه و اداب ورسوم تاثیرگذار است.

 

نظام اقتصادی:از مولفه های مهم قدرت می باشد که در سایر بخش خصوصا امنیتی و نظامی تاثیرگذار است.

 

نظام اجتماعی:

گروههای مذهبی(روحانیون،مولویها)، قومی (بلوچها)،سیاسی(اصولگرایان)،اقتصادی(بازاری ها،اصناف)می توانند گروههای ذی نفع یا فشار باشند.در یک نگاه رچقدر کشور منسجم تر باشد،توان ملی ان در عرصه بین الملل افزایش می یابد.

 

افکار عمومی:اظهار عقاید عمومی درباره مباحث سیاسی در جامعه است.

 

ایدئولوژی سیاسی:

مجموعه جامعی از دکترین ها را شامل می شود.فراهم کننده یک چارچوب ذهنی برای سیاستگذاران می باشد،تعیین کننده نقش های ملی می باشد.عامل توجیه منطقی تصمیمات است.

مثال دکترین نه شرقی نه غربی

 

مولفه دوم سیاستگذاری امنیت ملی:ساختار

برای بررسی ساختار سیاستگذاری امنیت ملی باید به سراغ ساختار سیاسی کشور ها رفت.باید دید که نظام فدرال است یا بسیط.

باید نقش احزاب و مطبوعات را دران بررسی کرد.

البته در ادامه باید گفت ساختار معمولا الگوهای قدرت و اقتدار را تعیین می کند.که روابط بین حاکمان و حکومت شوندگان را مشخص می کند.روابطی که کم و بیش ماندگار و قابل پیش بینی هستند.

باید در ادامه دید که نظام اقتدارگراست یا کثرت گراست؟

نکته:سیاستگذاری معمولا در سه سطح انجام می گیرد:خرد-خرده نظام ها و کلان

خرد شامل تلاش های افراد شرکت ها یا گروهها برای حفظ کل حکومت به نفع خود انجام می گیرد

خرده نظام که سیاست خاص یا حوزه کارکردی خاص را شامل می شود

کلان که با کل جامعه و رهبران حکومت مرتبط است.

 

مولفه سوم سیاستگذاری امنیت ملی:فرایند

شش مرحله سیاستگذاری عبارتند از:

طرح مسئله:مسئله به امری یا موقعیتی گفته می شود که نارضایتی نیاز یا محرومیت را در پی دارد

 

دستور کار سیاستگذاری:

مسائل زیادی در جامعه وجوددارد.امّا انچه که قرار است به ان پرداخته شود چیزی است که در جوامع کثرت گرا گروه قدرتمند تر با جمعیت تر دوست دارد به ان پرداخته شود.در جوامع اقتدار گرا انچه نخبگان اقلیت جامعه می گویند اصل است.

 

تدوین سیاست و تطبیق ان:

خط مشی های تجویزی باید با قانون هماهنگی داشته باشد.

 

اجرای سیاست:

این از سری مراحل پیچیده می باشدتا انجاکه رشته ای در این باب تاسیس شده است.

عده ای میگویند باید مجریان سیاست نیز در فرایند به کارگیری شوند تا بتوانند سیاست درستی تنظیم کرده تا عملیاتی باشد.

در مقاله ای تحت عنوان اداره امور عمومی نوشته رابرت دال گفته است که باید بر سه بحث تاکید شود

الف-به جای جدایی سیاست واداره از هم به نتایج و غایات اداره کارها توجه گردد

ب-به جنبه های روانشناسانه رفتار انسان ها توجه گردد

ج-بستر نیز مورد توجه گردد.فقط بر زمینه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی تاکید نشود.

 

مرحله ارزیابی سیاست:

در این مرحله سنجیده می گردد که یک سیاست تا چه میزان درست تعیین شده یا اجرا گشته.یا علت ناکارامدی یک سیاست را نیز مشخص می کند.ارزیابی یک سیاست مشروعیت نظام  را نشانه رفته چراکه به دولت می گوید که کجا اشتباه کرده است و باید اصلاح کند.

 

در هر مرحله از سیاستگذاری باید سازمان ساختار و کارگزار مشخص گردند.

 

مولفه چهارم سیاستگذاری امنیت ملی:کارگزار

در این بخش دو بحث اهمیت بسیار دارد:سیاستگذاری حرفه ای و  تصمیم گیری

سیاستگذاری عمومی بر فرایند تعیین استراتژی سازمان یا تدوین سیاست ها تاکید دارد در حالی که سیاستگذاری حرفه ای تاکید می کند که چه کسانی باید تصمیم بگیرند.به تعبیری ویژگی های یک سیاستگذار چه باید باشد.

روند سیاستگذاری حرفه ای:

 

الف -بینش:

الف-1 نگاه بلند مدت:

سیاستگذار نتایج سیاست را طراحی کرده،تاثیر اجتماعی و اقتصادی وسیاسی سیاست را برای حداقل 5سال دیگر پیش بینی می کند

 

الف -2:نگاه درونی:

سیاستگذاران محاسبه جامعی از موقعیت ملی منطقه ای و بین المللی می کنند

 

ب-موثر بودن:

 

ب-1خلاقیت و نوآوری:

این مدل باید انعطاف پذیر و خلاق بوده تمایل به بررسی روال های رایج و تشویق ایده های جدید و خلاق وجود داشته باشد.

 

ب-2مستند بودن:

طیف وسیعی از منابع ،افراد دخیل در مرحله اولیه به کار گرفته شده نتیجه با سند در اختیار سیاستگذار

 

ب-3شمولیت:

سنجش سیاست بر تمام افرادی که مستقیم و غیر مستقیم سیاست برانان تاثیر می گذارد.

 

ب-همراهی کردن:

با نگرش راهبردی و فراتر از محدوده حکومت وسازمان به اهداف حکومت نگریسته می شود.اینان از طریق ساختار سازمانی برا میانبر زدن اهداف توجه زیادی دارند.و انرا از طریق نظام پاداش و انگیزش تشویق و حفظ می کنند.

 

ج-بهبود مداوم:

ج-1 بازبینی:تطبیق سیاست های رایج با مسائل و بررسی تاثیر سیاست ها بر همه جا

 

ج-2ارزیابی:ارزیابی قاعده مند از سیاستی که طی سیاستگذاری پدید امده است.

 

ج-3تجربه اندوزی:یادگیری از تجارب کارهای انجام شده و انجام نشده!!

 

 

 

دومین بحث مطرح درباره مولفه چهارم سیاستگذاری تصمیم گیری می باشد

تصمیم گیری فرایندی اجتماعی است که به گزینش مسائلی برای تصمیم گیری پرداخته راه حل هایی برای ان پیشنهاد کرده سپس از میان راه حل های موجود به انتخا ب می پردازند.

 

نظریه اقتصادی کلاسیک:برای تصمیم گیری باید تمام راه حل ها در نظر گرفته شده ارزش انها در نظر گرفته شده دست اخر بر مبنای عقلانیت تصمیم گیری شود

نظریه هربرت سایمون:به جای تصمیمات بهینه تصمیمات رضایت بخش به وجود اید.باید دید که آیا تصمیم مورد نظر حداقل معیارهای مورد قبول را دارد یا خیر اگر داشت دیگر نیازی به بررسی سایر راه حل ها نیست

 

نظریه اسنایدر:ترکیب مبا حث روانشناسانه وجامعه شناسانه در تصمیم گیری.وی می گوید تصمیم در گروه شکل می گیرد پس علاوه بر روان شناسی شخصیت باید تعاملات بین افراد تصمیم گیرنده را که منجر به اخذ تصمیم می گردد در نظر گرفت.

 

دو مسئله با اهمیت در تصمیم گیری:

1-وضعیت تصمیم

2-افراد تصمیم گیرنده یا افراد که بر تصمیم تاثیر گذارند

 

متخصصان سه وضعیت را برای تصمیم گیری وضع کرده اند

1-وضعیت بحرانی

2-وضعیت عادی

3-اخذ تصمیمی که جنبه اعلامی دارد.صرف گفتار مطرح نیست بلکه به واسطه انها عملی انجام می شود.عبارتست از آنچه مشتمل بر حکم کردن اخطار تشکر و دستور توضیح و... داردیا اثار متفاوتی که اظهارات مادر دیگران می گذارد نظیر سرگرم کردن،معتقد کردن قانع کردن

امنیت ملی حول وضعیت بحرانی می چرخد@شاید نقطه ضعفی باشد چرا که نمی توان با این مدل تهدیدات احتمالی را رصد کرد

 

در مدل تحریک -واکنش گفته می شود که تصمیم گیری در وضعیت بحران از سه عامل تشکیل می یابد:

1-عامل محرک

2-ادراک عامل محرک و استنباطی که در ذهن طرف مقابل شکل می گیرد

3-واکنش طرف مقابل

البته پس از واکنش وی دولتی که عامل محرک را نشان داده است واکنشی نسبت به ان واکنش نشان می دهد

تعریف بحران در مدل واکنش -تحریک:

بحران عبارتست از انچه که هدفهای عالی و حیاتی را تهدید کرده زمان پاسخگویی به ان پایین بوده و ما را غافلگیر می سازد.

@به عبارتی بحران کمتر قابل پیش بینی است.

8وضعیت را متناسب سه عامل تهدید زمان و غافلگیری میتوان متصور بود:

وضعیت بحران

شدت تهدید

زمان پاسخگویی

مخاطره

کاملا بحرانی

 شدید

کوتاه

غافلگیری

نوظهور

 شدید

بلند

غافلگیری

بطئی

 ضعیف

زیاد

غافلگیری

ویژه یا موردی

 ضعیف

کوتاه

غافلگیری

انعکاسی

شدید

کوتاه

پیش بینی شده

عمدی

شدید

بلند

پیش بینی شده

عادی

ضعیف

بلند

پیش بینی شده

اداری

ضعیف

کوتاه

پیش بینی شده

 

اما یک سوال:چه کسانی در امر تصمیم گیری نقش دارند:

افراد تصمیم ساز یا تصمیم گیر در مواقع بحرانی چند ملاحظه دارند که باید به آنها توجه کرد:

1-در موقع بحران عده ای معدود از مقامات رده بالا تصمیم می گیرند

2-احساس فشار می کنند

3-احساس می کنند در صورت عدم اقدام وضعیت بحرانی تر می گردد

4-عواقب پاسخ هایی که با خشونت نباشند کمتر مورد تاکید قرار می گیرند،ولی عواقب .و پیامدهای پاسخ هایی که با خشونت باشند بیشتر مورد تاکید قرار می گیرد.

@این با توجه به ایران که سیاستگذاران امنیتی عمدتا نگرش نظامی دارند چون اکثرا نظامی اند بیشتر تطبیق دارد

5-اگر از پیامدپاسخ اطلاعی نداریم بهترین پاسخ بی تصمیمی و عدم اقدام است.اما این در وضعیت بحران کمتر مورد توجه قرار می گیرد چرا که شرایط بحران تصمیمی عاجل می طلبد

6-هر اندازه اطلاعات کمتر باشد گرایش به تصورهای کلیشه ای و تصمیمات احساسی در نزد سیاستگذاران بالا می رود

7-سیاستگذار احساس می کند که راههای گوناگون برای تعقیب خط مشی های گوناگون کم است در حالیکه دشمن راههای بیشتری در اختیاردارد

@حرف نادرستی نیست.چرا که دشمن که حمله طراحی کرده زمین بازی برای ما طراحی می کند که ما در زمینی که دشمن طراحی می کند بازی می کنیم.پس دشمن تا حد زیادی بر ما و واکنش های احتمالی مان واقف است

8-تصمیم گیرنده زیاد تمایلی به طی مسیر قانونی ندارد.چون زمان پاسخگویی کم است باید سریعا خودش تصمیم بسازد و بگیرد

 

در محیط بحرانی با دو وضعیت سرو کار داریم:

محیط روانی

محیط عملیاتی و واقعی

به تعبیری دیگر آنچه که در واقع رخ می دهد و آنچه تصمیم گیرنده احساس می کند تفاوت دارند.@هرچه این تفاوت بیشتر باشد احتمال خطا در تصمیم گیری بیشتر می باشد.از طرفی کمبود اطلاعات راجع به بحران نوع ان کم و کیف آن منشا بحران افراد بحران ساز مناطق بحرانی شیوه وسلاح شورشیان بررسی پایگاه های خودی در منطقه بحران و یا مناطق نزدیک به بحران تعداد نفرات خودی و دشمن،وسیله ارتباطی انان و....با عث می شود که فرد تصمیم گیر به تصورات ،اعتقادات،ارزش ها،ایدئولوژی ها و زمینه فکری پنداری خود اعتماد کند و سپس تصمیم بگیرد.

@این شیوه در مورد تخمین و پیش بینی تصمیمات دشمن نیز می توان استفاده کرد.به شرط انکه درک کامل از ویژگی های روانی دشمن داشته باشیم

 

1.      تصورات یعنی ادراکات از یک وضعیت، تحرک خاص

2-زمینه فکری پنداری عبارتست از پیش فرض ذهنی در رابطه با یک موقعیت خاص،فرد خاص،گروه خاص و....که این پیش فرض می تواند دوستانه دشمنانه قابل اعتماد و...داشته باشد

مثلا ورود یک جنگنده سوری به اسمان ایران فرق دارد با پیامی که همین اقدام از سوی یک جنگنده امریکایی انجام می دهد

3-ارزش ها:ارزش ها از طریق فرایند جامعه پذیری گروههای مختلف اتفاق می افتد.آنهم به وسیله تلقین یا تجربیات شخصی و تبادل انها با هم

این ارزش ها توجیه کننده تصمیمات سیاستگذاران و تعیین کننده جهت عمومی اعمالی هستند که باید انجام دهیم

 

4-معتقدات

گزاره هایی که تصمیم گیرندگان اعتقاد دارند حقیقت دارد.حتی اگر برای آنها دلیل متقنی نداشته باشند

 

5-ایدئولوژی و دکترین

مجموعه ای از معتقدات صریح و دسته بندی شده که هدف توجیه و تبیین واقعیت را دنبال می کنند و اهدافی را نیز برای اقدام سیاسی ارائه می کنند.

 

6-تمثیل:

ارائه واقعیت به افراد با استفاده از اشکال مختلف جهت تقریب به ذهن.مثلا برای مدلسازی بحران از تجربیات گذشته و استفاده از شباهت و تفاوت های آنها و نیز شباهت بین بحران و پدیده های طبیعی و مصنوعی استفاده کرد.

نتیجه گیری فصل اول:

به چند دلیل حوزه سیاستگذاری امنیت ملی دارای حساسیت بالایی است:

1-محدودیت زمانی احتمال خطا و اشتباه را در نزد تحلیلگران بالا می برد،که این خطا و اشتباه ممکن است پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد

2-محدودیت زمانی باعث می شود تحلیلگران امنیتی عمدتا تخمین های متعارف  وبی خطر زده هیچگاه موضع خویش را به صراحت اعلام نکنندبه تعبیری دیگر ریسک نمی کنند.احتمالا شخص دیوانه ریسک می کند

3-نحوه تهیه گزارش امنیتی خیلی اهمیت دارد.در هرگزارش ممکن است از ذیل تا بالای هرم تصمیم گیری تحریفی در گزارش صورت بگیرد

4-هر اطلاعاتی تفسیر می گردد که این تفسیر با توجه به عقاید تخصص فرضیه ها وپیش فرضهای تحلیگران متفاوت است

@بهتر است از چند تحلیلگر با عقاید تخصص ها استعدادها و پیش فرض های متفاوت استفاده گردد

5-به دلیل امتزاج مسائل امنیتی با فریبکاری این حوزه خیلی غامض می باشد.

 

 

لذا این حوزه افرادی ماهر،اموزش دیده جدی و باظرفیت روانی بالا می طلبد

 

 

۹۱/۱۰/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی