پایگاه کاشف: وبلاگ تخصصی امنیت سیستان و بلوچستان

پیام های کوتاه

نظریه های امنیت داخلی- جلسه 14

چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ق.ظ

جلسه 14:احساس امنیت

در این کلاس که در مورخ 11/3/92 برگزار شد موضوع احساس امنیت به بحث گذاشته شد.نسبت آن با بعد فیزیکی امنیت، عوامل موثر بر آن و اینکه در نگاه اسلامی بحث های ذهنی(هنجاری و هویتی)مهمتر و اصیل تراز بحث های عینی و فیزیکی امنیت است مطرح گشت.

  • در ابتدا از جلسه قبل موضوعاتی مطرح گشت:
  • اینکه می گویند یک مسئله را سریع امنیتی نکنید(غیرامنیتی کردن) یا همان(desecuritization) دو معنا دارد:
  • پدیده را از موضوع، مسئله یا مشکل به سطح های بالاتر نبریم
  • یک پدیده را از حیطه فردی، اجتماعی و سیاسی به حیطه امنیتی نبریم.

مسئله اینستکه در برخورد و مواجهه باید هر دو نکته بالا را لحاظ کنیم.

  • دو چیز داریم
  • امنیت(objective)است عینی می باشد.
  • احساس امنیت: subjectiveو ذهنی می باشد.
  • روی احساس امنیت تا بحال به آن صورت کار نشده است فلذا حوزه خوبی برای پژوهش می باشد.
  • ·         احساس امنیت
  • ·         نسبت بین احساس و عینیت
  • تک بعدی: برخی امنیت را تک بعدی می انگارند.یا کاملا ذهنی یا کاملا عینی می پندارند.در نگاه عینی گرایان برای حل بحرانها و خطرهای امنیتی چند نیرو داشته باشیم، مرز را انسداد فیزیکی کنیم و موشک بسازیم صرفا مدّنظر است(مطالعات رئالیستی امنیت)
  • o        دو بعدی:
  • عدم اولویت و ترجیح احساس بر عینیت و بالعکس.این گونه افراد می گویند بسته به شرایط و مقتضیات و محیط امنیتی دارد که کدام یک را بر دیگری مرجّح بدانیم.مثلا در یک جامعه مذهبی و دینی  اسلامی ذهنیت بر عینیت ترجیح دارد.
  • ·         اولویت
  • عده ای قائلند عینیت اصیل است و ذهنیت طفیلی آنست.(دیدگاه سکولار)
  • عده ای می گویند ذهنیت اصیل است و عینیت تابعی از آن می باشد.

دیدگاه اسلامی می گویند اگر عینیت را بر یک بستر هویتی و هنجاری استقرار کنی جواب می گیری ولو اینکه عینیت  یعنی سلاح، ادوات، تجهیزات اندکی داشته باشی.مهم شجاعت و روحیه نیروی انسانی جامعه است.تجربه این بحث به طور ملموس در دفاع مقدّس بود که از حیث امکانات و تجهیزات سخت افزاری نسبت به دشمن ضعیف بودیم امّا مزیت ما نیروی بسیجی ما، شجاعت، روحیه و توکل و توسّل آنان بود.

  • ·         می توانیم استراتژی امنیت ملّی را به سه گونه تنظیم کنیم
  • کارکردن صرف فقط روی هنجارها و هویت ها

بیاییم فقط و فقط روی ایمان مردم کار کنیم  و سیستم دفاعی و موشکی قوی نداشته باشیم.تجربه تاریخی می گوید این اصلا به درد نمی خورد.مثال چوپانی شده که آمد پیش ملّا گفت من صبح زود گوسفندان را به چرا می برم.در مسیر من چند سگ وجود دارد، یک دعایی به من یاد بده تا از شرّ آنان در امان باشم.ملّا دعایی به چوپان یاد داد.چوپان خداحافظی کرد و داشت می رفت.ملّا گفت یادت باشه یک چوب هم با خودت ببری.چون ممکن است سگ ها دعا بلد نباشند

  • نگاه ماتریالیستی: فقط و فقط عینیت مهم است.اینکه نیروی دریایی، زمینی و هوایی قوی داشته باشی.از لحاظ سازوبرگ از دشمن قوی تر باشی.تجربه می گوید این دیدگاه در زمان رضا خان خودمان نتیجه نداد.ارتشی که تا بن دندان مسلّح درست کرده بود، ظرف سه روز نابود شد.
  • پارادایم مسلّط، دو بُعدی است.
  • اسلام گرایان قائل به اصالت ذهنیت(sub)  و فرعیّت عینیت (obj)هستند.
  • سکولارها قائل به اصالت عینت(obj) و فرعیّت ذهنیت(sub)هستند.

احساس از ناحیه فیزیک شکل می گیرد.در این بحث روانشناختی جدلی نیست.امّا اینکه استراتژی امنیتی را بر پایه فیزیک شکل دهی اشکال دارد.

معادلات امنیتی در ایران بیشتر باید بر پایه احساس امنیت شکل بگیرد.مثلا نسبت سرقت اتومبیل در تهران نسبت به لندن 1به 10 هست.امّا احساس ناامنی از ناحیه سرقت اتومبیل در تهران 4برابر لندن است.

 

  • ·         عوامل موثر بر احساس امنیت
  • اگر به مدل سیستمی توجه کنیم و ورودی، خروجی، پردازش و محیط را در ذهن بیاوریم متوجه می شویم که اگر فیزیک امنیت را ورودی گرفته خروجی اش احساس امنیت می شود.احساس امنیت متاثر از دو متغیرّ دیگر نیز هست: محیط و علایق.
  • محیط:

به معنایی دیگر در یک محیط(شرایط و مقتضیات محیطیو...) اقتضا دارد که اگر در روز 100 نفر هم کشته شوند، مردم در خیابان اسلحه حمل کنند و ... تاثیر چندانی در احساس ناامنی ندارد ولی در ایران یک نفر هم کشته شود تا مدّتها جامعه در شوک فرو می رود.از طرفی اگر 2000نفر در ایران در یک عملیات به شهادت برسند اتّفاق خاصّی در نگرش مردم نسبت به حکومت نمی کند ولی در امریکا اگر همین تعداد یک دفعه کشته شوند دولت ساقط می شود.

یک وقتی یک نفر در شرایط عادی حرف میزند و حرفش نقد حاکمیت است.این زیاد مهم نیست. ولی یک وقت در شرایط بحران مثلا در فتنه 88همان حرف را می زند.این می شود القای حس ناامنی.جرمش می شود امنیتی.

به طور قطع در شرایط ملتهب و بحرانی احساسات خیلی شدید می شود.هر حرکتی احساس را بیشتر جریحه دار می کند

  • علایق: احساس ناامنی به واسطه فیزیک تهدید به واسطه تفاوت در موضوع تهدید(آنچه مورد تهدید واقع شده/آنجایی که ضربه می خورد)تغییر می کنند.

1-    انواع علایق:

  • حیاتی: قابل مذاکره نیستند.
  • مهم:
  • حاشیه ای: اگر کسی زمین بخورد لباسش پاره شود، خوشحال است می گوید الحمدلله که دستم نشکست.در اینجا لباس برای شخص حاشیه ای است.

 

اگر در یک جامعه مذهبی یا در مواجهه با یک فرد مذهبی با مقدساتش(نقطه حیاتی و خیلی حسّاس برای این فرد یا اجتماع) توهین کنی شخص یا اجتماع احساس ناامنی می کند.نتیجه این احساس ناامنی شاید به مراتب بیشتر از عبور یک فانتوم نیروی هوایی اسرائیل از آسمان ایران باشد.

اگر در جامعه ای که قومیّت  نقطه  کلیدی و حسّاس هست یک جوک تعریف کنی احساس ناامنی بیشتر رخ می دهد از زمانی که نسبت به عقاید  مذهبی اش توهین کنی...

اگر به سمت چشم سنگ بزنی شخص دستش را فدای چشمش می کند.چرا که چشم مهم تر از دست است.

باید دستگاه سیاستگذار منافع حیاتی و حاشیه ای جامعه را شناسایی کند تا در برخوردش نهایت دقت را داشته باشد.

به طور کلّی هر چقدر فیزیک امنیت متوجه هویت(یک عامل مهم حیاتی) شود، احساس ناامنی بیشتر و هر چه به سمت منافع حاشیه ای برود احساس ناامنی کمتر می شود.

علایق نیز بلندمدّت و کوتاه مدّت دارد.عقل سلیم نیز برروی علایق بلند مدت بیشتر تمرکز می کند تا برروی منافع کوتاه مدت

 

۹۲/۱۲/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی