پایگاه کاشف: وبلاگ تخصصی امنیت سیستان و بلوچستان

پیام های کوتاه

درس هایی برای بلوچستان؛ برگرفته از تجربه کردستان اول انقلاب

برگرفته از:

نقش مردم یاری فرهنگی در مدیریت بحران با تأکید بر بحران کردستان ایران در دهه 1360: زمستان 1383، فصلنامه مطالعات بسیج، دکتر محمدحسین الیاسی، شماره 25

در مرور مردم یاری فرهنگی سپاه در کردستان آشکار شد که آن نهاد برای منزوی کردن گروههای بحران آفرین و ایجاد فاصله روانی بین آنان و توده های مردم، پاره ای از اصول اساسی را وجهه همت خویش قرار داده است. تکریم مردم، عدم مخالفت با آداب و سنن قومی و تجلیل از شخصیتهای مذهبی و فرهنگی آن دیار، از جمله برخی از آن اصولند. پس از آن میزان اثربخشی این طرح اندازه گرفته شد. نتایج حاصل بیانگر نگرش مطلوب مردم کرد پیرامون پاسداران، کنشهای آنان و انواع اقدامات مردم یاری فرهنگی بود.

عدم حمله به مردم در مأموریتهای درگیری با ضدانقلاب در کردستان از دیگر شیوه‌های سپاه جهت امنیت سازی بود. یعنی سپاه از راهبرد سرزمین سوخته استفاده نکرد چرا که حضرت امام در سخنرانی هایش می فرمود حساب مردم مسلمان کرد از حساب مشتی گروه ضدانقلاب و وابسته جداست. گرچه سپاه به سبب اتخاذ چنین راهبردی، لاجرم متحمل تلفات و هزینه های زیادی می شد امّا در عوض نزد مردم مسلمان کرد روسفید و سرافراز قد علم می کرد.

افزون بر آن سپاه، با پاکسازی مناطق کردنشین مأموریت خود را پایان یافته تلقّی نکرد، بلکه به باور سپاه، «مأموریت اصلی سپاه در مناطق کردنشین پس از پاکسازی آن مناطق شروع شد». مأموریت اصلی سپاه در مناطق کردنشین «تعالی فرهنگی مردم کرد»، تقویت ارزشها و هنجارهای دینی، «تحکیم و تثبیت جایگاه و منزلت نظام تازه تأسیس شده در مناطق کردنشین»، «کاهش حس واگرایی»، سلب دائمی پایگاه و مشورعیت مردمی گروههای ضدانقلاب و شورشگر و اهداف دیگری نظیر آن بود. سپاه جهت تحقق این اهداف از راهبردهای گوناگونی استفاده کرد که یکی از اساسی ترین آن راهبردها، «مردم یاری فرهنگی» بود.

منظور از «مردم یاری فرهنگی»، مجموعه اقداماتی است که به منظور

1. تقویت بینش دینی

2. تبیین و ترویج آرمانهای انقلاب اسلامی،

3. تعالی فرهنگ عمومی،

4. بهبود شاخصهای کمّی و کیفی فرهنگی،

5. اصلاح الگوهای رفتاری و

6. بهبود آگاهیهای عمومی،

افشای ماهیت گروههای وابسته به بیگانگان و

ترویج گسترش آموزش رسمی و عمومی صورت می گیرد. مردم یاری فرهنگی با تأکید بر اشتراکات فرهنگی (اعم از اشتراکات مذهبی، زبانی، ملی و جز آن) یکی از اثربخش ترین روشها برای امنیت سازی و نیرومندسازی انسجام ملی اقوام است (استارک، 1999). سپاه برای حلّ بحران کردستان دست روی کاستی های آموزشی و فرهنگی در کنار نهادهای دیگر و با مشارکت آنان گذاشت. سپاه در بحران کردستان براین باور بود که مبارزه اصلی باید با دست گذاشتن بر روی عوامل زمینه ساز باشد نه فقط بر روی اقدامات نظامی و شبه نظامی. به همین دلیل سپاه فعالیت خویش را به حیطه های مختلف امدادی، اجتماعی، آموزشی، به ویژه فرهنگی گسترش داد.

از تعاریف مذکور مردم یاری فرهنگی در کردستان که توسط تدوین گران طرح ایجاد شده است چنین برمی آید که این طرح هم شامل اشاعه فرهنگی بوده است و هم فرهنگ پذیری

اصول حاکم بر عملیات مردم یاری فرهنگی سپاه در کردستان

حضرت امام بر تفکیک بین مردم و گروههای معارض تأکید داشتند و برخوردهای متفاوت با هریک را سفارش می‌کردند یعنی با مردم رأفت و با ضدانقلاب شدت عمل. عملیات مردم یاری فرهنگی نیز بر مبنای تأکید امام بر این کار در کردستان صورت گرفت:

اصل اول. عدم موضع گیری در برابر فرهنگ قومی و مذهبی مردم کرد، و اجتناب از تحقیر هویت فرهنگی و مذهبی آنان

اصل دوم. اجتناب از یکسان سازی فرهنگی و قومی

سپاه نه به فارس کردن کردان و نه به شیعه کردن آنان اقدام کرده است.

اصل سوم. گسترش اخوت و وحدت اسلامی

سپاه کردان را برادران و خواهران دینی خود می نامد و از همین رو فعالیتهای خود را معطوف به از میان برداشتن کدورتها، رفع سوء تفاهمات حاصل از القائات و گسترش وحدت دینی متمرکز کرد

اصل چهارم: تفکیک صف مردم از صف ضدانقلاب

سپاه با پیروی و تبعیت از حضرت امام بر این باور بوده که حساب مردم کرد از حساب ضدانقلاب جداست. به همین سبب، برای مقابله با ضدانقلاب، از جنگ رزمی (براساس ضرورت) و جنگ روانی بهره گرفته، اما در مصاف با مردم، از مردم یاری فرهنگی سود جسته است.

اصل پنجم: یکپارچه نگری

 به تعبیر کار اسمیت (1986) مردم یاری فرهنگی زمانی اثربخش و کارآمد است که با اقدامات دیگری همچون بهبود وضع معیشت مردم، گسترش خدمات رسانی عمومی و جز آن همراه گردد، در غیر آن صورت به گفتمان بی پایانی می ماند که جز روشنفکران آسوده خاطر کس دیگری وقعی به آن نمی نهد. به بیانی دیگر مردم یاری فرهنگی به تنهایی جواب نمی‌دهد.

انواع فعالیتهای فرهنگی

1.      تلاش برای کاهش میزان بی سوادی: سپاه از طریق نهضت سوادآموزی یا از طریق کادر پاسدار و بسیجیان و نیروهای باسواد خود اقدام به برگزاری کلاس های سوادآموزی در روستاها، مدارس، مساجد و... کرد. این طرح منجر به افزایش سواد عمومی از 40درصد به 70 درصد شد

2.      طرح هجرت

در این طرح از بین دانش‌آموزان مستعد و علاقه‌مند دبیرستانی شهرهای غیرکردنشین نظیر اصفهان، کاشان، قم و ساری، گروهی انتخاب و جهت ادامه تحصیل به شهرهای مختلف مناطق کردستان اعزام شدند. این افراد در دبیرستانهای مختلف شهرهای کردنشین ضمن اشتغال به تحصیل، مبادرت به تشکیل انجمنهای فرهنگی و ادبی و هنری مختلف، و تعامل با دانش آموزان بومی مستعد و علاقه مند، آنان را برای فعالیت در آن انجمنها ترغیب کردند. افزون بر آن، بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و سیاسی داخل مدارس توسط این افراد هدایت می‌شد. این افراد نیز خط فکری و سیر فعالیت خویش را براساس اهداف و برنامه‌های سپاه تنظیم می‌کردند؛ زیرا آنان همه به عضویت سپاه و بسیج درآمده بودند و در زمره اعضای تبلیغات و انتشارات سپاه محسوب می شدند.

3.      طرح سرباز معلّم

به علت کمبود کادر آموزش و پرورش و نیز عدم حضور معلمان در مناطق دورافتاده و نیز صحنه های درگیری، سپاه با همکاری آموزش و پرورش مبادرت به اجرای طرحی موسوم به سرباز معلم کرد. براساس این طرح، در هریک از شهرهای مناطق کردنشین از بین مشمولین وظیفه تحصیلکرده، گروهی علاقه مند، توانا و هوادار انقلاب اسلامی، توسط سپاه پاسداران گزینش شده و پس از چندماه آموزشهای ویژه برای تدریس به مناطق آزاد شده اعزام شدند.

بر اساس گزارشهای سپاه مناطق کردستان و آذربایجان غربی، طی سالهای 62تا 70 بالغ بر 2000 نفر از این معلمان وظیفه در مدارس روستاهای پاکسازی شده مناطق کردنشین خدمت کرده اند.

4.      طرح هجرت کار

به منظور افزایش اعتماد به نفس نوجوانان و جوانان کرد، تغییر نگرش آنان نسبت به سایر قومیتهای مردم ایران، گسترش پیوند فرهنگی و نیز کسب درآمد، هرساله در ایام تعطیلات تابستان چندصد تن از دانش آموزان دوم راهنمایی تا پایان دبیرستان جذب و با مدیریت بسیج و معاونت تبلیغات و انتشارات سپاه به شهرهای کاشان، تبریز، رشت، لنگرود، رودسر و اصفهان اعزام می‌شدند این دانش آموزان روزانه چندساعت را در کارخانجات شهرهای مذکور مشغول کار می شدند و پس از آن در کلاسهای مختلف فرهنگی شرکت می کردند. این طرح سبب مهارت زایی بین دانش آموزان میگشت.

5.      طرح یاری رسانی به دانش آموزان نیازمند (طرح شهید ابوعمار)

براساس این طرح، گروهی مأمور شناسایی دانش آموزان بی بضاعت و مستعد دبیرستانی می شدند. آن گاه آنان را به مسئولین تبلیغات و انتشارات معرفی می کردند. مسئولین تبلیغات و انتشارات دو دسته اقدامات را برای انجام می دادند: 1. تهیه امکانات مادی (اعم از اجاره خانه، کمک هزینه تحصیلی، خوراک، لباس و...)؛ 2. تهیه امکانات فرهنگی (کتاب، نشریه، لوازم التحریر و...)؛ علاوه بر آن، این دانش‌آموزان در جلسات منظمی شرکت می کردند که از سوی تبلیغات و انتشارات تشکیل می شد. همچنین، این دانش آموزان در تعطیلات تابستان به صورت پاره وقت در بسیج، جهاد سازندگی و بخشهای مختلف سپاه مشغول کار می‌شدند و حقوق دریافت می‌کردند. این طرح از سال 1364 به طرح شهید ابوعمار تغییر نام داد و از آن پس در بسیاری از مناطق کردنشین اجراء شد. بررسیهای بیشتر نشان داده است که بسیاری از مشمولین این طرح پس از فراغت از تحصیل به نهادها و سازمانهای مختلف فرهنگی و اجرایی پیوسته اند. یکی از افراد مسئول در اجرای این طرح، تعداد دانش آموزان مشمول این طرح را 1000 نفر برآورد کرده است.

6.      طرح گشت فرهنگی

بلافاصله پس از پاکسازی هر منطقه (متشکل از چندروستا)، اکیپی از روحانی (مبلّغ مذهبی)، سخنران، گروه نمایش و فیلم، گروه نشر کتاب و جز آن را به روستای مرکزی منطقه اعزام و طی یک فراخوان عمومی، که اغلب با استقبال زیادی روبه رو میشد، تمامی مردم آن منطقه را به روستای مذکور دعوت و طی یک یا دو روز متوالی جلساتی را به صورت جمعی برای آنان اجرا می کرد. پس از بازگشت روستاییان به روستای خود نیز گروههای کوچکی از اکیپ مذکور به روستاها اعزام می‌شدند و طی چند روز متوالی اقدامات فرهنگی متنوعی را انجام می دادند. به باور علیزاده (یکی از مسئولان سپاه در بحران کردستان)، این‌گونه اقدامات، که به گشت فرهنگی مشهور بود، اثرات ناشی از ماهها و سالها فعالیت گروههای ضدانقلاب را از ذهن مردم روستا می‌زدود؛ زیرا ضد انقلابیون تلاش داشتند پاسداران را افرادی خشن، تندخو و دشمن مردم و فرهنگ کرد معرّفی کنند. امّا مردم روستا در همان روزهای آغازین پاکسازی روستای خود با گروهی روبه رو میشدند که از دین و مذهب برای آنان سخن می‌گویند، با آنان به مهربانی رفتار می‌کنند، آنان را می‌خندانند، به آنان کتاب و قلم و کاغذ می‌دهند... خلاصه آنکه، مردم روستاها برخلاف آنچه بیشتر از ضدانقلاب شنیده بودند، با چشمان خود می‌دیدند که پاسدارها با فرهنگ به میان آنان آمده‌اند، با آنان و پشت سر آنان نماز می‌خوانند، آنان را به میهمانی خود دعوت می‌کنند و خود نیز به میهمانی آنان می‌روند. زیباسازی روستا، بازسازی مساجد و کمک مادی به نیازمندان و افراد بی بضاعت روستاها، از دیگر اقداماتی بود که اعضای گشت فرهنگی مبادرت به آن می‌کردند. گزارشهای منتشرشده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیانگر آن است که طی بحران کردستان بالغ بر 500 مسجد در مناطق کردنشین بازسازی یا تعمیر و تجهیز شده اند.

7.      تشکیل گروههای فرهنگی

هدف اصلی سپاه از تشکیل گروههای فرهنگی آن بود که در روستاها به تبلیغ اهداف انقلاب اسلامی و سپاه بپردازند و آثار سوء ناشی از تبلیغات مسموم و فریب‌آمیز گروهها را از ذهن روستاییان بزدایند. حتی وزارت کشاورزی تنها با هماهنگی و از طریق گروههای فرهنگی خدمات خود را ارائه می‌داد... شورا و روحانی روستا و معتمدین ده عملاً به عضویت گروه فرهنگی در می‌آمدند.

گروه فرهنگی هر چند وقت یکبار، مردم روستاهای تابعه را جمع می‌کرد و برای آنان جلسات سخنرانی برگزار می کرد، کلاسهای قرآن تشکیل میداد، نمازهای جمعه را اداره میکرد، در ایام الله مراسم برگزار میکرد، مسابقات مختلف برگزار میکرد، امور شوراها را بررسی میکرد، خدمات سازمانها و نهادها را از شهر اخذ و به روستاییان ارائه میداد، مسائل قضایی و اختلافات مردم را حل می کرد. خلاصه آنکه، گروه فرهنگی برای سالها همه کاره روستا بود. مشاهده عملکرد موفقیت آمیز گروههای فرهنگی مریوان، موجب شد تا در سایر شهرستانها نیز از این تجربه استفاده شود. به گونه ای که طی 10 سال بحران کردستان، بالغ بر صد گروه فرهنگی در بخشها و دهستانهای مناطق کردنشین مشغول فعالیت بودند.

اعضای گروههای فرهنگی اغلب پاسداران و بسیجیان تحصیل کرده، فرهیخته و خوشنام شهرها و روستاهای مناطق کردنشین بودند. این افراد اغلب در میان روستاییان کردستان به نیکنامی و فرهیختگی اشتهار داشتند. به همین سبب از قدرت متقاعد سازی بالایی برخوردار بودند.

8.      کار فرهنگی با تسلیم شدگان و زندانیان

سپاه از طریق رسانه ها و جراید مختلف از تمامی اعضای گروههای شورشگر درخواست کرد که خود را تسلیم نیروهای جمهوری اسلامی کنند. حاصل این درخواست طی یک دهه تسلیم قریب به 8000 نفر نیروهای مخالف بود. عده زیادی هم در مأموریت های مختلف دستگیر و روانه زندان شده بودند. معاونت تبلیغات و انتشارات روی این دو گروه و خانواده هایشان تمرکز می کرد. برای این منظور طی جلسات مستمری تسلیمی های هر شهر در یک سالن عمومی گرد هم می آمدند و پس از دریافت هدایای مختلف، فرماندهان و مسئولان سپاه برای آنان سخنرانی میکردند. افزون بر آن، کتب، مقالات و نوارهای کاست مختلف در اختیار آنان قرار می گرفت. اثر کار فرهنگی و تبلیغاتی بر روی تسلیمی ها به گونه ای بود که بسیاری از آنان درخواست عضویت در سپاه و بسیج می کردند و برخی از آنا پس از گذراندن مراحل گزینش موفق می‌شدند به عضویت سپاه و بسیج درآیند (برخی از این افراد طی سالهای بحران نیز در عملیاتهای مختلف به شهادت رسیدند)

کار با خانواده های پیشمرگان گروههای شورشگر یکی دیگر از اقدامات فرهنگی سپاه بود. سپاه در همان بدو ورود به مناطق کردنشین با رویه ای عطوفت آمیز و توأم با پذیرش، با خانواده های اعضای گروههای شورشگر رفتار می کرد. در برخی از شهرهای کردستان برای این گونه خانواده ها جلسات سخنرانی، نمایش فیلم و جز آن برگزار می‌شد. حاصل این گونه اقدامات تسلیم شدن صدها تن از اعضای گروههای شورشگر بود.

 

 

 

نظرات  (۱)

با عرض سلام
از وبلاگ شما خیلی استفاده کرد
خوشحالم که چنین آدمهایی با چنین دغدغه هایی هرچند اندک اما بالاخره وجود دارند. وقتی سایت اخوت را هم دیدم خوشحال شدم
پاسخ:
سلام
ممنون
یاحق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی