ارزشیابی گزارش های امنیتی درباره سیستان و بلوچستان2+ اصل گزارش
دریافت(دانلود مقاله ناحیه گرایی سیاسی در ایران- مطالعه موردی بلوچستان)
مولف محترم که دارای مدرک دکتری جغرافیای سیاسی می باشد با دید سیاسی به مسئله بحران سیستان و بلوچستان پرداخته است:
چند اصطلاح در ابتدای گزارش ضروری است:
1-ناحیه: گستره ای از کره زمین می باشد که ویژگی های انسانی و جغرافیایی آن را از نواحی پیرامونی متمایز می سازد.
در بسیاری از موارد عامل فرهنگی عامل تعیین هویت یک ناحیه می باشد.
2-ناحیه گرایی: گونه ای رفتار گروهی تدافعی است که واکنشی به پاسداشت هویت، اصالت و سرزمین خاص به شمار می رود. ناحیه گرایان در درون طیف گسترده ای از محورهای احساس ناحیه گرایی و شدت اقدام قرار می گیرند.
ایران کشوری گسترده و نیز دارای چند اقلیم جغرافیایی و نیز به لحاظ مذهبی و قومی کشوری موزاییکی محسوب می شود و به همین دلیل نواحی آن در معرض ناحیه گرایی می باشند یا ناحیه گرا شده اند.
ناحیه و مکان از این رو که عامل هویت مردم می باشد برای باشندگان(مردم) آن مهم می باشد. یکی از شاخصه های مکان مرز پذیری آن می باشد.
به عقیده نویسنده ناحیه گستره جغرافیایی و زیستی می باشد که از نواحی پیرامونی متمایز می گردد. ایران نیز کشور ناهمگونی است که به واسطه تمایز مذهبی و دوری از مرکز تبدیل به ناحیه فرهنگی شده است چنانکه مولف در ادبیات موضوع اشاره داشته است که انواع ناحیه از حیث موضوعی نظیر فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی و ... متصوّر است. مولف در نتیجه گیری خود آورده است که چنانچه بلوچستان در فرایند مشارکت و توسعه ملّی داخل گردد و امور مذهبی به مردم آن واگذار گردد از ناحیه گرایی آن کاسته می شود.
سوال اصلی که این پژوهش به آن نپرداخته است و فقط به تبیین و توصیف مسئله ناحیه گرایی پرداخته است اینست که این مقاله خیلی کلّی می باشد و نویسنده فارغ از مشاهده و مرتبط بودن با مسئله سیستان و بلوچستان تنها با استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی و بعضاً با مصاحبه آن هم با افراد افراطی استان نظیر عبدالحمید سرکرده اهل سنت استان به مطالعه مسئله پرداخته است. از طرفی خوب بود تا از جناح شیعه نیز مصاحبه هایی می کرد. از طرفی دیگر مولف محترم مقاله به تاریخ ناحیه گرایی در استان نپرداخته است که کدام دولت های بعد از انقلاب با کدام کنش به ناحیه گرایی دامن زده اند و کدام از ناحیه گرایی کاسته اند. از موضوعات مهمی که در این مقاله به آن پرداخته نشده است بحث جدال بین سیستانی و بلوچ می باشد که بر ناحیه گرایی بلوچ ها افزوده است. همه اینها به واسطه دور بودن مولف از مسئله می باشد.
در مجموع مقاله از لحاظ جمع بندی علل ناحیه گرایی و پرداختن به مسئله و تعریف آن به صورت کلّی عالی می باشد.
توضیحات در سایتم قرار دارند.